جلسه امتحان

جلسه امتحان

 

 بعضي ها خبر از لغو امتحان و بعضي ها از برگزاري اون ميدن... صندلي ها به هم جفت شده اند.. همه در تكاپو هستند و تو نظاره گر... چرا كه برچسب بيخيالي به تو زده اند... ديگران رو ميبيني كه از دوستانشون خواهش ميكنن كه جاشونو با اونها عوض كنن.. چرا كه پيش دوست درس خوانشون بشينن... و متوجه نگاه هاي تو ميشن و از خجالتي خنده ميكنن و تو هم ميخندي... همه سر جاهاشون مستقر ميشن و من گوشه ي كلاس تك اوفتاده ام... وقتي ميبيني يكي از همكلاسيات دنبال جايي ميگردد به او صندلي بغلي خود را پيشنهاد ميدهي و او در يك چشم بر هم زدن كنارت مينشيند... لب به سخن گشوده اي و از استرس خود ميگويي...

بچه ها من استرس دارم... واي سردم شده... فشارم افتاده ه ه ...

سرت رو كه از عقب برميگردوني متوجه ميشي همه همكلاسيات دارن نگاهت ميكنن و ... بعد ميخندن !.. اونجاس كه خجالت ميكشي...

امتحان برگزار نميشه و در تمام طول درس... رنگ صورتي لاك ناخن همكلاست مانع از نوشتن كامل جزوه ميشود و مدام سرت توي برگه او است !!...

 






نظرات:

«» می‌گوید:
«chek your accouant»



گزارش تخلف
بعدی