اُ قرو !
اُ قرو !
امروز تو كلاس شكمم يه صداهايي ميداد ! اوايل يواش سر و صدا ميكرد.. ولي اواسط كلاس ديدم اوضاع خيطه ! دكمه ها كاپشنمو بستم تا صداش كمتر بياد ! ولي فايده نداشت.. ناچار از كلاس اومدم بيرون و تو حياط رو نيمكت نشستم و به درد و دل شكمم گوش دادم ! تفلك دل پر دردي داشت !!
به هر روشي بود تونستم سكشن بعد برم..
بعداً متوجه شدم كه مشكل آب شرب اونجا بوده.. اسمشو گذاشتيم اُ قرو !
دزفول آبش املاح زياد داره و ميگن آبش سنگينه..
اهواز كه با اون همه فاضلاب كه تو كارون ميريزه نميشه گفت آبه !
آبادان و خرمشهر كه..... !!
كرج كه آهك داره...
شمال كه پر از نيترات و كودهاي شيميايي كه تو شاليزارها استفاده ميكنن...
معلومه كه كسي از يه شهر بره جاي ديگه دلش به درد مياد و شاكي ميشه !!
نظرات:
«من!!!» میگوید: |
«خيلي هم همه چي عالي بود......... خوب مينويسيااا» |
«من!!!» میگوید: |
«آخي.... ديگه از آب اونجا نخوريااااااااا... البته اگه هر هفته نياي دزفول كم كم به آب اونجا هم عادت ميكني!!!» |
خودم ! |
«خودم» میگوید: |
«حس ميكنم اين نوشته هام زيادي آبكي شدن ! بزاريد به حساب اينكه خيلي خستم ديشب هم تو راه بودم نتونستم بخوابم» |